آقا طاهای نازنینآقا طاهای نازنین، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 17 روز سن داره
مریمنازمریمناز، تا این لحظه: 7 سال و 3 ماه و 17 روز سن داره

طاها،زیباترین هدیه خداوند

روزمرگی های زمستان 96

[img:photos/file_64285.jpg] دخترم .بهار من ..شکوفه انار و به ..عاشق ورق زدن کتابهای مامانه..کتابی بدون تصویر رو چنان با دقت ورق می زنه گویا دنبال واژه مورد نظرش می گرده [img:AgADBAADTK0xG9jpQVDdLsUjREOey-c1IBoABETAwHT9KS5KsAUFAAEC] [img:AgADBAADTa0xG9jpQVAb1v5FffMKSG1bjxoABPDTwD29rDwtZEoCAAEC] [img:AgADBAADTq0xG9jpQVC-F_9rO3MC2k_IKhoABG1L_MX17zKp5TcEAAEC] میز ناهار خوری فقط اسمش ناهار خوریه.مدتهاست تبدیل شده به میز لگو..روزی رو در ذهنم ندارم که سراغش نرفته باشد این جان شیرین..می سازدو بازی طراحی می کند و می جنگدو پایان..خانه اسباب بازیها رو خالی کردم تنها برای خلوتش. .بزرگ شده این عصاره جان..باید جایی دنج برای خودش داشته...
25 ارديبهشت 1397

روزمرگی های زمستان 96

[img:photos/file_64285.jpg] دخترم .بهار من ..شکوفه انار و به ..عاشق ورق زدن کتابهای مامانه..کتابی بدون تصویر رو چنان با دقت ورق می زنه گویا دنبال واژه مورد نظرش می گرده [img:AgADBAADTK0xG9jpQVDdLsUjREOey-c1IBoABETAwHT9KS5KsAUFAAEC] [img:AgADBAADTa0xG9jpQVAb1v5FffMKSG1bjxoABPDTwD29rDwtZEoCAAEC] [img:AgADBAADTq0xG9jpQVC-F_9rO3MC2k_IKhoABG1L_MX17zKp5TcEAAEC] میز ناهار خوری فقط اسمش ناهار خوریه.مدتهاست تبدیل شده به میز لگو..روزی رو در ذهنم ندارم که سراغش نرفته باشد این جان شیرین..می سازدو بازی طراحی می کند و می جنگدو پایان..خانه اسباب بازیها رو خالی کردم تنها برای خلوتش. .بزرگ شده این عصاره جان..باید جایی دنج برای خودش داشته...
25 ارديبهشت 1397

روزمرگی های زمستان 96

[img:photos/file_64285.jpg] دخترم .بهار من ..شکوفه انار و به ..عاشق ورق زدن کتابهای مامانه..کتابی بدون تصویر رو چنان با دقت ورق می زنه گویا دنبال واژه مورد نظرش می گرده [img:AgADBAADTK0xG9jpQVDdLsUjREOey-c1IBoABETAwHT9KS5KsAUFAAEC] [img:AgADBAADTa0xG9jpQVAb1v5FffMKSG1bjxoABPDTwD29rDwtZEoCAAEC] [img:AgADBAADTq0xG9jpQVC-F_9rO3MC2k_IKhoABG1L_MX17zKp5TcEAAEC] میز ناهار خوری فقط اسمش ناهار خوریه.مدتهاست تبدیل شده به میز لگو..روزی رو در ذهنم ندارم که سراغش نرفته باشد این جان شیرین..می سازدو بازی طراحی می کند و می جنگدو پایان..خانه اسباب بازیها رو خالی کردم تنها برای خلوتش. .بزرگ شده این عصاره جان..باید جایی دنج برای خودش داشته...
18 ارديبهشت 1397

لحظهای بدون تکرارم در 4 اردیبهشت 97

چقدر به خودم قول دادم و چقدر فراموش کردم ...زندگی به سبک مینیمال...هر انچه که خودم بیشتر دوست می دارم از این سبک گلچین می کنم و به راحتی مدعی قناعت می شوم و با دیدن قیمت نیمه بهای لباسهای کودک قول و قرارم با خودم فراموش می شود و به یکباره می شوم همان شقایق عاشق خرید. .. اما می خوام مقدار نیاز پوشاک رو برای خودم روی کاغذی بنویسم و جایی که دم دستم باشد قرار دهم تا دیگر از این اشتباهات محلک نکنم..منظورم کیف و کارت خالی از موجودیست عاشق خرید برای بچه هایم هستم.مادرم دیگر.چه می شود کرد امسال تصمیماتی برای خودم گرفتم. کمی بیشتر از قبل به خودم بها بدم.یک مادر با برنامه که به خودش توجه می کنه به فرزندان می آموره که شما هم مهم...
4 ارديبهشت 1397
1